پیامدهای سیاست غرب در حمایت از تجزیه سودان/ Eigener Bericht

Filed under مقاله

Sudan_05بر طبق گزارش یک بررسی تازه ی سازمان ملل جنایات وسیع جنگ های داخلی سودان جنوبی حاصل سیاست حمایت از تجزیه از جانب آلمان و آمریکا می باشد.

جوبا / برلین – گزارش ویژه: به طوری که گزارش مزبور تأیید کرده است نیروهای شبه نظامی سودان جنوبی از زمان آغاز این جنگ ها در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۳ مرتکب کشتارهای وسیعی گشته اند. مجموع شمار کشته شدگان بسیار فراتر از ۱۰۰۰۰ و شمار آورارگان به یک میلیون تخمین زده می شود. آخرین آتش بس نیز مجدداً نقض گشته است. واشنگتن و برلین سال ها بود حمایت از تجزیه جنوب سودان را بخاطر دلایل ژئواستراتژیک خود دنبال می کردند. هدف آن ها این بود که خارطوم که تحت نفوذ اعراب بود در چارچوب درگیری میان غرب و بخشی از جهان عرب که از غرب تمکین نمی کند تضعیف گردد. پیش از اعلام موجودیت جمهوری سودان جنوبی در ۹ ژوئیه ۲۰۱۱ ناظران اخطار داده بودند که کشور مزبور دارای شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لازم برای وجود یک کشور متکی بر خویش نبوده و در صورتی که از سودان جدا شود از برقراری نظم داخلی عاجز خواهد بود. اما واشنگتن و برلین حاضر نشدند از سیاست حمایت از تجزیه طلبی که برای آنها سودآور بود صرنظر نمایند. اکنون پیامدهای خونین آن را مردم سودان جنوبی تجربه می کنند.

کشتار خونین دوجانبه

یک گزارش سازمان ملل که هفته گذشته منتشر گشت [۱] جنایات وسیع فعلی در جنگ های داخلی سودان را بررسی کرده است. بر اساس گزارش مزبور از زمان آغاز این جنگ ها در شب ۱۵ دسامبر ۲۰۱۳ نیروهای مختلف شبه نظامی مرتکب قتل عام های بی شماری گشته اند. درحالیکه اولین درگیری ها ناشی از رقابت های شدید درون حزب حاکم اِس پی اِل اِم بود، در عرض چند روز تبدیل به جنگ های مرگ آسایی به ویژه میان گروه های مختلف گویشی در سودان جنوبی که بطور عمده دینکا و نواِر باشد، گشته است. در همان روزهای آغازین جنگ های داخلی دینکاها در پایتخت سودان جنوبی (جویا) صدها تن را بدین دلیل که آنها بر زبان نواِر مسلط بوده اند کشتند. دو هفته پیش نیز نواِرها در بَنتیو- مرکز استان نفت خیز یونیتی می باشد- ۲۰۰ تن را بخاطر اینکه آنها را جزو دینکاها تلقی می کردند به قتل رساندند.

اینجا سخن از بیش از ۱۰۰۰۰ کشته و بیش از یک میلیون آواره ای است که ۱۰ در صد جمعیت آن خطه را تشکیل می دهد. دستجات دخیل در جنگ داخلی در بسیاری از موارد همان جبهاتی هستند که در دهه ی پیش از آغاز جنگ ها در ۲۰۰۵ دشمن خونین یکدیگر بودند. در جنگ های داخلی سودان جنوبی شاید شمار کشته شدگان بیش از رقمی باشد که در درگیری های میان شبه نظامیان سودان جنوبی و نیروهای خرطوم به قتل رسیده اند.

سرانجامِ «از وابستگی رها گشتن»

Sudan_04با جنگ های فعلی، همان وضعیتی بوجو آمده است که ناظران اخطار داده بودند: تلاشی روزافزون سودان جنوبی که در ۹ ژوئیه ۲۰۱۱ تأسیس گشت و در افتادن آن به جنگ داخلیِ تازه. از پایان دهه ۱۹۹۰ مقدمات تجزیه ی منطقه ی مزبور از سودان و تأسیس کشور جدید نه فقط از جانب آمریکا، بلکه از جانب آلمان نیز حمایت می گشت. اقدامات مربوطه بطور عمده پس از امضای قرارداد صلح میان جویا و خارطوم در ژانویه ۲۰۰۵ به شدت دنبال می گشت [۲]. آلمان در همان روزِ اعلام موجودیت سودان جنوبی کشور مزبور را به رسمیت شناخت. وزیر امور خارجه وقت آلمان، گیودو وستروِله اعلام نمود: «من به مردم سودان جنوبی و رئیس جمهورش سالواکیرا به مناسبت رهائی آنها از وابستگی تبریک می گو.یم [۳]. حمایت برلین از تجزیه ی مزبور با طنین مثبتی در مطبوعات آلمان مشایعت گشت. «در نهم ژوئیه سرانجام، جنوبِ سودان از وابستگی رها گشته است». برای نمونه این یادداشتی بود که در روزنامه تاتس که به حزب سبزها نزدیک است درج گشت. روزنامه مزبور در ادامه چنین نوشت: «در آنجا برای اولین بار کشور جدیدی» در افریقا بوجود آمده است «که به مرزهای کشیده شده توسط استعمارگران ربطی نداشته، فقط از حق تعیین سرنوشت خود ملت ها سرچشمه می گیرد» [۴].

سلب قدرت از خارطوم

آن زمان این موضوع مطرح نگشت که حامیان غربی این تجزیه از واشنگتن گرفته تا برلین به هیچ وجه در درجه اول حامی حق تعیین سرنوشت خود ملت ها نمی باشند.- که اکنون نیز در مورد شبه جزیره کریم آن را حق مردم آنجا نمی دانند. خرطوم که در زمان تقابل دو نظام غرب و شرق از جانب بن به شدت حمایت می شد [۵] در سال های دهه ۱۹۹۰ که تقابل میان کشورهای پیمان ناتو و بخش هایی از جهان عرب بوجود آمد سودان تبدیل به مخالف نیروهای اصلی غربی گشت. جنگ داخلی میان خرطوم و شبه نظامیان بی شمار در جنوب این کشور از نظرگاه غرب فرصتی بود که شمال سودان را که تحت نفوذ عرب ها بود توسط  تجزیه ی جنوب تضعیف نمایند. در این رابطه فقط این مهم نبود که ناحیه حاکمیت خرطوم باجدایی جنوب کشور چه به لحاظ منطقه و چه به لحاظ شمار ساکنان به شدت تضعیف گشت. سودان به موازات تجزیه ی کشور سه چهارم مناطق نفت خیز خود را نیز که تا آن زمان هزینه دولت عمدتاً از آنجا تأمین می گشت از دست داد. آلمان و آمریکا طرح های مربوط به اینکه نفت جنوب دیگر از طریق لوله های نفت موجود که از سمال می گذشت منتقل نگردد، بلکه آن را با انجام عملیات لوله کشی پرهزینه  از طریق راه انتقال جدید به سواحل کنیا برسانند برای سلب قدرت از خرطوم تکمیل نمودند [۶].

کشوری نا موفق

Sudan_01اخطاری را که کارشناسان داده بودند همواره نادیده گرفته و بدان اهمیتی ندادند. اندکی بیش از جدا شدن رسمی سودان جنوبی در ۹ ژوئیه ۲۰۱۱ معاون مدیریت سازمان مردمی مراقبت جهانی در برلین، تورستِن بِنِر، در تفسیری چنین نوشت: «مشخصات اقتصادی و اجتماعی سودان جنوبی از جمله بدترین ها در جهان می باشد». علاوه بر آن «ارتش آن کشور بی تناسب بزرگ بوده و فاقد نظم می باشد». به گفته ی وی به جز گذشته ی آکنده از رنج اقوام مختلفی که مردم سودان جنوبی را تشکیل می دهند وجه مشترکِ آنها ناچیز است. کشور مزبور دارای مشکلات متعددی بوده و درگیری های داخلی آنجا فقط در نیمه اول سال ۲۰۱۱ به کشته شدن ۱۶۰۰تن منجر گشته است. و این بسیار بیش از میزانی است که در مرکز بحران که استان دافور باشد به وقوع پیوسته بود. علاوه بر آن در سودان جنوبی نخبگانی که قادر باشند زندگانی عمومی را سرِ پا نگاه دارند به جز اقلیتی ناچیز غایب اند. خلاصه این که تمامی عناصر لازم برای اینکه آن کشور ساقط گردد در سودان جنوبی جمع اند. نتیجه گیری این کارشناس این است که کشور مزبور به لحاظ امنیتی نه تنها برای اهالی خود بلکه برای تمامی منطقه خطرناک می باشد.[۷]

در رفتن از وضع مشکل

بدین ترتیب با این وضع فجیعی که مردم سودان جنوبی مواجه اند پای کشورهای همسایه به میدان درگیری کشانده می شود. رسانه هایی که پیش از تجزیه سودان از تحول مزبور تعریف نموده و به هنگام اعلام موجودیت سودان جنوبی هورا می کشیدند، اکنون که وضع بدین جا رسیده است، راه فراری برای توجیه رفتار گذشته ی خویش می جویند. برای مثال روزنامه تاتس به دنبال اولین جنگ های داخلی با بی تفاوتی نوشت: «سودان جنوبی جوان به خاطر زخم های گذشته خویش رو به نابودیست» [۸]. از اینکه تجزیه جنوب سودان از جانب کشورهای رهبر غرب به خاطر اهداف ژئواستراتژیکی که داشتند با تمام نیرو به پیش رانده می شد و از اینکه تقصیر وضع فجیع آن کشور به جهت سیاست واشنگتن و برلین از تجزیه بر عهده آنها می باشد به کلی چشم پوشی می شود.  وزیر امور خارجه آلمان اظهار می دارد «اکنون مسئولیت وقایع بر عهده ی  مسئولان سیاسی دوطرف درگیری در سودان جنوبی می باشد» [۹]. موقعیت مردم آنجا در حال حاضر درهمان وضعیت بدی است که در جنگ های داخلی سال های ۲۰۰۵ داشته اند. تا زمانیکه هدف ژئو استراتژیک آلمان و آمریکا که تضعیف خرطوم است دنبال گردد برای برلین هیچ ضرورتی برای اتخاذ سیاستی جدید در بین نیست.

[۱] United Nations: Conflict in South Sudan: A Human Rights Report. 8 May 2014.

[۲] S. dazu Staatsaufbau, Der Nutzen der Sezession, Nächstes Jahr ein neuer Staat und Vom Nutzen der Sezession.

[۳] Außenminister Westerwelle beglückwünscht Südsudan zur Unabhängigkeit. www.auswaertiges-amt.de 09.07.2011.

[۴] Dominic Johnson: Vabanquespiel am Nil. www.taz.de 09.07.2011.

[۵] S. dazu Englisch statt Arabisch.

[۶] S. dazu Die Bahn zur Unabhängigkeit, Die Bahn zur Unabhängigkeit (II) und Das Wirken der Geostrategen.

[۷] Thorsten Brenner: Scheitert der Südsudan als Staat? www.tagesspiegel.de 08.07.2011.

[۸] Dominic Johnson: Der Traum ist geplatzt. www.taz.de 20.12.2013.

[۹] Außenminister Steinmeier: Waffenruhe in Südsudan ist Zeichen der Hoffnung. www.auswaertiges-amt.de 10.05.2014.

برگرفته از سازمان مراقب سیاست خارجی آلمان

ترجمه: حمید بهشتی


اشتراک گذاری

     Balatarin

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /homepages/41/d939110942/htdocs/Nedayeazadinet/wp-includes/class-wp-comment-query.php on line 399