محمد توسلی: محور اصلی گفتمان بازرگان، آزادیخواهی بود

Filed under سرخط اخبار, گفتگو

Tavasoli_Logo_Gندای آزادی: مهندس بازرگان اگر چه ۲۰ سال پیش غریبانه از دنیا رفت، اما چند سال پس از او اصلاح طلبی به سکه رایج فضای سیاسی تبدیل شد و در این سال‌ها هر چه بیشتر می‌گذرد مشی سیاسی و عملی اش بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. او اصلاح طلبی درعصر انقلاب بود و «نخست وزیر دولت انقلابی» عنوانی است که بیش از هر عنوان دیگر مسائل و مشکلات مهندس بازرگان را بیان می‌کند. برای مردی که همیشه خود را پایبند به قانون و اصلاح می‌دانست قرار گرفتن در راس دولتی انقلابی سخت تر از آن چیزی بود که حتی آیت الله طالقانی به او گوشزد کرده بود. با این وجود مصائب بازرگان محدود به نقش سیاسی اش نبود. گفتمان آزادی خواهی او هم کمتر درک شد.

با محمد توسلی، از اعضای نهضت آزادی درباره گفتمان سیاسی و فکری مهندس مهدی بازرگان گفتگو کرده‌ایم. توسلی بازرگان را لیبرالی معرفی می‌کند که بیش از ۶۰ سال در راستای تبیین آزادی انسان، آزادی خواهی و مخالفت با استبداد و مقابله با فرهنگ استبدادی تلاش کرد. همین موضوع هم باعث می‌شود آنجا که بازرگان در پاسداری از اصول و آرمان‌های اولیه و اصیل انقلاب از عملکرد عده‌ای زبان به انتقاد می‌گشاید نه مخالف نظام بلکه به تعبیر توسلی «اپوزیسیون وفادار به نظام» باشد.

بررسی گفتمان سیاسی و اقتصادی مهندس بازرگان در گفت و گو با  محمد توسلی

به نظر شما گرایش سیاسی و اقتصادی مهندس بازرگان تا چه اندازه به لیبرالیسم مصطلح نزدیک است؟ آیا می توان بازرگان را یک لیبرال سیاسی و اقتصادی و نه یک لیبرال فکری و اجتماعی دانست؟

در فرهنگ سیاسی واژه مطلق لیبرالیسم شامل طیف وسیعی از مقولات و مفاهیم؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که بطور کامل با افکار و اندیشه‌های شادروان مهندس مهدی بازرگان همخوانی ندارد. اما اگر منظور اختیار و آزادی ذاتی انسان؛ رابطه خدا با انسان (لقد کرمنا بنی آدم ـ لااکراه فی الدین) و یا رابطه دولت و انسان برای تأمین مردمسالاری و حکومت مردم بر مردم و نظارت بر عملکرد دولت منتخب خود، مورد نظر باشد مهندس بازرگان را می‌توان لیبرال دانست.[۱] زیرا بخش اعظم آثار فکری و خدمات اجتماعی ـ سیاسی مهندس بازرگان در طول بیش از ۶۰ سال درراستای تبیین آزادی انسان، آزادی‌خواهی و مخالفت با استبداد و مقابله با فرهنگ استبدادی بوده است. در بخش مدافعات دادگاه نظامی سال ۱۳۴۳ سران و فعالان نهضت آزادی ایران با عنوان : “چرا با استبداد مخالفیم”، که در مجموعه آثار ۶ منتشر شده است، ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی این معضل جامعه ایران مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر تلاش‌های نظری در آثار مهندس بازرگان در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز در این راستا اقدامات عملی نیز داشته‌اند؛ تا زمینه برای زدودن فرهنگ استبدادی در جامعه ما فراهم شود. کمک به تأسیس نهادهای مدنی چون انجمن‌های اسلامی دانشجویان، مهندسین و … تأسیس حزب نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۰، کمک به تشکیل جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر در سال ۵۶ که نقش تعیین‌کننده‌ای در کمک به مدیریت انقلاب داشت و همچنین ایفای نقش کلیدی در تأسیس جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران که در سال ۱۳۶۴ پس از انتخابات ریاست جمهوری انجام شد. به نظر بنده محور اصلی گفتمان مهندس بازرگان آزادی‌خواهی و مقاومت در مقابل هر نوع استبداد بوده است. زیرا آن مرحوم مشکل اصلی جامعه ما را بیش از استعمار، استبداد داخلی می‌دانست و معتقد بود که در دویست سال اخیر دست استیلای خارجی همواره از آستین پایگاه استبداد داخلی بیرون آمده است. در جامعه‌ای که آزادی و حاکمیت ملت وجود داشته باشد بطور طبیعی استقلال آن جامعه حفظ می‌شود و فرصتی برای استیلای بیگانگان فراهم نمی‌شود.

 با وجود گرایشهای لیبرالی بازرگان در زمانه ای که عصر انقلاب و اوج رادیکالیسم بود چرا او به عنوان نخست وزیر انتخاب شد و چه شد که او این پست را پذیرفت؟

گفتمان آزادی‌خواهی مهندس بازرگان با مطالبات مردم در انقلاب هماهنگی داشت. می‌دانیم که شعار و مطالبه اصلی مردم در انقلاب سال ۵۷، در کنار استقلال و جمهوری اسلامی، “آزادی” بود. اگر رژیم شاه حقوق اساسی ملت را که در قانون اساسی (آن رژیم) به رسمیت شناخته نشده بود، رعایت می‌کرد و انتخابات آزاد و سالم برگزاری می‌شد، هرگز انقلابی صورت نمی‌گرفت؛ بنابراین انتخاب مهندس بازرگان توسط شورای انقلاب و رهبر فقید انقلاب با شناخت کاملی که از بینش و منش و سابقه خدمات و جایگاه اجتماعی آن مرحوم وجود داشت صورت گرفته است. از سوی دیگر مهندس بازرگان نیز با احساس مسئولیت تاریخی در آن شرایط خطیر، به رغم آگاهی از مخاطرات آن که اشخاصی چون آیت‌اله طالقانی هم متذکر شده بودند، این مسئولیت را پذیرفتند. در پاسخ به کسانیکه معتقدند دولت بازرگان برای شرایط انقلابی سال ۵۷ نابهنگام بود باید به این سئوال پاسخ داده شود که در ۱۵ بهمن ماه سال ۵۷ که هنوز دولت بختیار و ارتش حاکم بود؛ چه کسی ظرفیت و شجاعت پذیرش این مسئولیت سنگین را داشت؟

به نظر بنده در آن شرایط حساس، مهندس بازرگان بهترین گزینه برای مسئولیت مدیریت دولت دوران انتقال از رژیم شاهنشاهی به جمهوری اسلامی بود. در این خصوص همان‌گونه که قبلاً نیز گفته‌ام، باتوجه به مجموع واقعیت‌ها، که در این مختصر نمی‌توان به آنها پرداخت، اگر غیر از مهندس بازرگان که مورد احترام و پذیرش اقشار مختلف جامعه بود شخص دیگری انتخاب می شد با توجه به آرایش نیروهای چپ و مخالف انقلاب به احتمال زیاد، انقلاب اسلامی ایران به سرنوشت، درگیری‌ها و تحولات افغانستان روبرو می‌شد. بطور خلاصه دولت موقت مهندس بازرگان با پایگاه اجتماعی و ظرفیت مدیریتی که داشت والبته با درایت و هوشمندی آیت‌اله خمینی رهبر فقید انقلاب و پشتیبانی اقشار مختلف مردم، رادیکالیسم، چپ روی‌ها و آشوب‌های سازمان‌دهی شده توسط بیگانگان آن دوران کنترل و مهار شد. بعنوان نمونه می‌توان به مسائل و مشکلات مدیریت شهرداری تهران در دو سال بحرانی اول انقلاب اشاره کرد که جزییات مسائل و مشکلات آن دوره را در فرصت‌هایی توضیح داده‌ام.

با توجه به تفاوت بازرگان با انقلابیون رادیکال مهمترین گروه ها و جریانهای مخالف دولت موقت کدام جریانها بودند؟

همانطور که می‌دانیم پس از صدور حکم نخست وزیری دولت موقت و تأیید رهبر فقید انقلاب و پایگاهی که مهندس بازرگان داشت؛ ابتدا دولت موقت مورد تأیید و حمایت همه‌جانبه مردم و گروه‌های سیاسی قرار گرفت. اما نظر به اینکه بعد از رفراندم جمهوری اسلامی اختلاف دیدگاه‌ها بروز پیدا کرد. همه گروه‌ها و جریان‌ها به دنبال قدرت و به کرسی نشاندن دیدگاه‌های خودشان بودند، بتدریج مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها در مدیریت دولت موقت آغاز شد. مروری بر عناوین روزنامه‌های نیمه اول سال ۵۸ ارگان احزاب و گروه‌های سیاسی نشان می‌دهد که عموم گروه‌ها و شخصیت‌هایی که به دنبال کسب قدرت بودند دولت موقت را از نقدها و حملات تخریبی خود بی‌نصیب نمی‌گذاشتند.

حزب جمهوری اسلامی که بعد از انقلاب تشکیل شد و رهبری روحانی آن از اعضای اصلی شورای انقلاب بودند، بطور طبیعی خود را جایگزین دولت موقت برای مدیریت انقلاب می‌دانست. مواضع و سرمقاله‌های روزنامه جمهوری اسلامی این روند را به خوبی نشان می‌دهد. حملات تخریبی نشریات حزب توده، مجاهدین خلق، جنبش‌ مسلمانان مبارز (امت) و… و حتی عملکرد اشخاصی چون مرحوم قطب‌زاده و آقای بنی صدر (البته قبل از انتخابات ریاست جمهوری) این واقعیت را نشان می‌دهد که احزاب و گروه‌های سیاسی بجای کمک به دولت موقت برای استقرار آرام و تدریجی نهادهای پیش‌بینی شده در حکم نخست‌وزیری مهندس بازرگان و فراهم شدن بستر مناسب و دموکراتیک برای تحقق مطالبات و آرمان‌های ملت ایران، همه یکپارچه به نوعی در تقابل با دولت موقت عمل می‌کردند. بدیهی است نقش گروه‌های چپ چون حزب توده پررنگ‌تر و با طرح شعار “تداوم انقلاب” پیچیده‌تر بود.

همانطور که می دانید نهضت آزادی هم مجموعه یکدستی نبود و جناح چپ آن ازجمله مهندس عزت‏ الله سحابی با بازرگان اختلافهای بنیادینی داشتند. بر این اساس آیا می توان گفت مشی سیاسی مهندس بازرگان در داخل نهضت هم با مخالفتهایی جدی روبه رو بود؟

بله، حتی دوستانی که مسئولیت اجرایی در دولت موقت نداشتند و سازمان محدود نهضت آزادی ایران را اداره می‌کردند نیز متأثر از جو عمومی بعد از انقلاب قرار گرفتند و به نقد عملکرد دولت موقت و شخص مهندس بازرگان پرداختند. اعلامیه‌ها و بیانیه‌های تحلیلی این دوره از فعالیت نهضت در سال ۵۸ در اسناد نهضت آزادی ایران حفظ شده است. اما مرحوم مهندس سحابی بخاطر صداقت و خصوصیات اخلاقی خود در سالهای بعد تصریح کرد که در مواردی که با مهندس بازرگان اختلاف نظر داشتند حق با بازرگان بوده است. بسیاری دیگر از رهبران گروه های چپ نیز مواضع و عملکرد خودشان را در تقابل با دولت موقت به تدریج مورد نقد قرار دادند و برخی به خاطر مواضعشان علیه مهندس بازرگان حلالیت طلبیدند و مواضع سیاسی خود را اصلاح کرده‌اند. البته بعد از دولت موقت و حضور و مشارکت رهبران و کادرهای اصلی در فعالیت نهضت آزادی، در طول سه دهه گذشته فعالیت نهضت آزادی ایران از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار بوده است.

آیا رفتار سیاسی مهندس بازرگان پس از پایان دولت موقت تفاوت محسوسی با قبل از آن پیدا کرد؟

مهندس بازرگان و یاران ایشان در مدیریت انقلاب مشارکت فعال داشتند و همانگونه که گفته شد در شرایط حساس بهمن ماه سال ۵۷ برای تصدی دولت موقت قبول مسئولیت کردند. بعد از دولت موقت مهندس بازرگان صحنه سیاسی ایران را ترک نکرد و همچنان عضو شورای انقلاب بودند و در مجلس اول نیز به رغم رفتارهای ناهنجار گروه‌های افراطی آن زمان به وظیفه نمایندگی مردم عمل کردند. اما نقش اصلی ایشان در جایگاه “اپوزیسیون” وفادار به نظام همانگونه که خود آن مرحوم گفته‌اند “جنگ حجت” و پاسداری از اصول و آرمان‌های اولیه واصیل انقلاب و جلوگیری از انحرافات بوده است.

اگر در دهه بیست متناسب با شرایط و نیازها و پرسش‌ها مهندس بازرگان در “راه طی شده” به آشتی بین علم و دین پرداختند و راه بشر را در راستای راه انبیاء نشان می‌دهد و در دهه پنجاه “علمی بودن مارکسیسم”را پس از تغییر مواضع ایدئولوژیک مجاهدین خلق ارائه می‌کند. در سال‌های بعد از انقلاب تا سال ۱۳۷۳ نیز به مبرم‌ترین مسائل فکری ـ اجتماعی و سیاسی روز پرداخته‌اند. آثار”انقلاب ایران در دو حرکت”، “گمراهان” و مجموعه مقالات چهار جلدی بازیابی ارزش‌ها” و نهایتاً در “آخرت و خدا هدف رسالت پیامبران” و… نمونه‌ای از این تلاش های فکری مهندس بازرگان برای نشان دادن ریشه مشکلات بعد از انقلاب و راه‌حل‌های برون رفت از آنها است که تاکنون در ۲۸ جلد مجموعه آثار ایشان توسط بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان تنظیم و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. در عرصه سیاسی نیز همواره در راستای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر به نقد و اصلاح مشفقانه امور پرداختند و از همان تیرماه سال ۱۳۵۹ که کنگره سوم نهضت آزادی ایران تشکیل گردید همواره بر مبارزه قانونی، علنی و مسالمت‌آمیز و اصلاحات تدریجی با تأکید بر اجرای همه‌جانبه اصول قانون اساسی تأکید داشته‌اند.اگر در دهه شصت گفتمان اصلاحات توسط جمع محدودی مطرح و پیگیری می‌شد، بایستی خداوند متعال را شکرگذار باشیم که با رشد و آگاهی عمومی در جامعه ما اکثریت چشم‌گیری از مردم و فعالان سیاسی امروز بر چنین گفتمانی تأکید می‌ورزند و بر اجرای آن ایستاده‌اند.

اخیرا تلاشهایی در جهت بازخوانی (تفسیر)‌ چپ گرایانه از افکار مهندس بازرگان صورت می گیرد. هدف از ارائه چنین بازخوانی هایی چیست؟

نمی‌دانم چه کسانی چنین تلاشی را در دستور کار خود قرار داده‌اند و قلب واقعیت چه فایده‌ای دارد. افکار و اندیشه‌های مهندس بازرگان خوشبختانه در مجموع آثار ایشان و مجموعه اسناد نهضت آزادی ایران تا سال ۸۸ در اختیار علاقمندان قرار دارد. مهندس بازرگان براساس این اسناد و مدارک، نه چپ بود و نه راست؛ او مسلمانی بود ایرانی و مصدقی، معتدل و میانه رو. بر پایه این سخن امام علی(ع) در نهج‌البلاغه “الیمین و الشمال مضله و الطریق الوسطی هی الجاده”: راست روی و چپ روی (افراط و تفریط) موجب گمراهی است. میانه‌روی و اعتدال راه درست و دستیابی به اهداف متعالی انسانی است.

اما اگر منظور از “چپ” عدالت اجتماعی است، بله مهندس بازرگان صد در صد طرفدار عدالت اجتماعی بوده است اما نه بر مبنا و راهکارها و تئوری‌های مارکسیستی که منادیان آنها هم هرگز نتوانسته‌اند به این مدینه فاضله دست پیدا کنند. اگر از “راست” منظور سرمایه‌داری افسار گسیخته است مهندس بازرگان مخالف چنین شیوه‌ای بوده است و زندگی شخصی او نیز گواه بر این مدعا است. محور اندیشه مهندس بازرگان، برپایه آیات محکم قرآنی و تجربه بشری، رشد و تعالی انسان است و پیش‌نیاز چنین برنامه‌ای “اختیار و آزادی”انسان است و این امر با عقلانیت جمعی و اصول مدیریت اجتماعی و برنامه‌ریز قابل دستیابی است. نه دیکتاتوری پرولتاریا که آزادی و اختیار را از انسان‌ها سلب می‌کند می‌توانست چنین دستاوردی داشته باشد نه حاکمیت مطلق سرمایه داری که آنهم آزادی و اختیار را عملاً از انسان‌ها سلب می‌کند. فرایند توسعه آزادی و حاکمیت ملی و عقلانیت جمعی می‌تواند راه را برای رشد و کمال انسان فراهم سازد. مروری بر سخنرانی خدمات و خیرات در ایران مهندس بازرگان (مجموعه آثار ۱۶) که در خرداد ماه سال ۵۹ در بحبوحه سلطه تفکر گروه‌های چپ بعد از انقلاب در حسینیه ارشاد ارائه شد دیدگاه اقتصادی آن مرحوم را نشان می‌دهد.

آیا مهندس بازرگان در آثار خود ازجمله اثر خدمات و خیرات در ایران که اشاره کرده‌اید بطور مشخص نگاه اقتصادی خاصی را ارائه کرده‌اند ؟

مهندس بازرگان در جایگاه کارشناس اقتصادی وارد بحث دراین حوزه نشده‌اند. اما به لحاظ اجتماعی و سیاسی با بهره‌گیری از آموزه‌های قرآنی در آثار خود ازجمله همین اثر “خدمات و خیرات در ایران” به ادبیات چپ گرایانه بعد از انقلاب با استناد به آیات قرآن  واکنش نشان داده‌اند. در این اثر ضمن تشریح سوابق تاریخی خدمات، خیرات و مبرات در ایران در سالهای قبل و بعد از انقلاب به آفت دولتی شدن اینگونه خدمات در سالهای بعد از انقلاب اشاره می‌کنند و با ذکر آیات متعدد قرآن که در آنها زکات، انفاق و صدقات را در کنار نماز که ارتباط با خدا است وسیله‌ای برای ارتباط با مردم (جامعه) و زمینه رشد و فلاح انسان و جامعه معرفی می‌کند و درجمع‌بندی بر این عقیده تصریح می‌کنند :

“در اسلام، برخلاف مارکسیسم، از یکطرف مالکیت را مجاز و کسب درآمد و معاش، تقریباً  واجب شمرده است. از طرف دیگر خواسته شده است که از مال و درآمد در راه خلق و خدا خرج کنند. عمل اول مستلزم حرکت و تدبیر و تلاش است و سبب تربیت اخلاقی و تکامل نیروی خلاقه انسان می‌شود و در عمل دوم که رها کردن مال است و محتاج عقیده و عشق و اراده می‌باشد. تمرین برای تسلط بر نفس و بکارانداختن فکر و تقویت اراده در شخص می‌باشد. اراده همان نیروی اصلی شخصیت است و صفت بارز خداوند در خلاقیت ؛ یعنی لازمه تشبه و تقرب ما به او.”(م آ۱۶– صفحه ۲۷۵)

در بخش دیگری از این اثر مهندس بازرگان در فضای ملتهب بعد از انقلاب که گروههای مارکسیستی و چپ بر رسانه‌ها حاکم شده بودند بینش اقتصادی خود را این چنین توصیف می‌کند:

“اسلام خیلی زودتر و بیشتر از مکاتب سوسیالیستی و کمونیستی، دلسوز بینوایان و خواهان محو فقر و درد و حسرت و مشوق آبادانی و خدمات عمرانی بوده است. با این تفاوت که آنها می‌گویند دولت باید عهده‌دار این کارها شده و بصورت خشک و مکانیکی عمل نماید و مایه و ابتکار و اختیار را از افراد گرفته و ملت را تبدیل به لشگری از غلامان که اهرام مصر و تخت جمشیدها را می‌ساختند، بنماید. ولی اسلام می‌خواهد هر کسی به صورت فردی یا دسته‌جمعی، ولی با اشعار و آشنایی و آزادی، به طوع و رغبت، از راه ایمان و محبت و خالی از آزار و منت عهده‌دار خدمات و کفالت همکیشان و هم‌نوعان گردد. “(م آ ـ ۱۶ ـ صفحه ۲۸۲)

در عمل، مهندس بازرگان خود در طول چند دهه پایه‌‌گذار بسیاری از نهادهای مدنی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در این راستا بوده‌اند که در کارنامه ایشان منعکس می‌باشد.

مهندس بازرگان در ادامه همین بخش از کتاب “خدمات و خیرات”پیامدهای اجتماعی و سیاسی بینش اقتصادی را چنین شرح می‌دهند :

“لازمه انفاق، حضور و فعالیت بخش خصوصی است؛ با آزادی درآمد شغل آزاد و درآمد در حدِ مشروطِ مشروع … همین طبقه مولد بی‌نیاز، به دلیل شغل آزاد و درآمد مستقل که داشتند توانسته است در برابر استبداد و استیلای خارجی اعتراض و اعتصاب (بصورت بستن بازار) بنماید و خواسته‌هائی را اعلام نماید. طبقه متوسط آزاد، در طی تاریخ، از ارکان تشیع بوده است”.

برای آگاهی بیشتر در این بحث و دیدگاه‌های زنده یاد مهندس بازرگان، علاقمندان می‌توانند به ۲۸ جلد مجموعه آثار آنمرحوم که تاکنون توسط بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان تنظیم و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است ، مراجعه نمایند.

 گفتگو از: مهسا علی بیگی

منبع: ماه نامه “مهر نامه” شماره ۳۹

——————————————————————-

[۱] – برای تفصیل این بحث به مجموعه آثار ۲۵ (بازیابی ارزش‌ها) مقاله چهارایسم مراجعه شود. از مقدمه مقاله مذکور: “لیبرالیسم ، همان آزادی‌خواهی، آزادمنشی و آزادی‌گرایی است یا اصالت دادن و ارزش اصولی قائل شدن برای آزادی انسان. البته نه آزادی به معنای بی‌بندباری و پیروی از هوا و هوس‌های نفسانی بلکه رهایی از اسارت انسان‌های دیگر و از قیود غیر عقلائی و خرافات و سنت‌های جاهلی”.


اشتراک گذاری

     Balatarin

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /homepages/41/d939110942/htdocs/Nedayeazadinet/wp-includes/class-wp-comment-query.php on line 399