سید حسین موسویان، محقق دانشگاه پرینستون آمریکا و مذاکره کننده هسته ای سابق طی سخنرانی در نشست گروه ۷۸ کانادا گفت:
* از آغاز بحران هسته ای ایران، معلوم نبود که چرا برنامه هسته ای ایران از نظر دولت آمریکا تهدید اول امنیت ملی آمریکا تلقی میشد درحالیکه ایران هم عضو ان پی تی بوده و بمب هسته ای هم نداشته است. اگر این تهدید واقعی بود، اکنون برجام حاصل شده و ایران بیشترین شفافیت در برنامه هسته ای خود را پذیرفته و تضمین های لازم در مورد عدم انحراف به سمت بمب هسته ای را پذیرفته، چرا ترامپ دنبال نابودی برجام است. ده سال مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسید صرفا بخاطر اینکه آمریکا حق غنی سازی ایران طبق مقررات معاهده ان پی تی را نمی پذیرفت.
* تهدید امنیت جهانی توسط تروریسم با ظهور طالبان آغاز شد، بعد القاعده و داعش و گروههای تروریستی مشابه شکل گرفته، منبع ایدئولوژی همه آنها وهابیت است و این ایدئولوژی کمترین اقلیت جهان اهل سنت است. ریشه وهابیت سیاسی است که برای ایجاد اختلاف در جهان اسلام درست شد.
* اختلاف در جهان اهل سنت بیش از اختلاف سنی-شیعه است. گروههای تروریستی مثل القاعده و داعش، سنی بیش از شیعه کشته اند. اختلاف ایران و عربستان، اختلاف شیعه-سنی نیست. اختلافات دو کشور ریشه ژئوپولتیک استراتژیک دارد. با حمله نظامی آمریکا و متحدینش به عراق و افغانستان، لیبی، یمن، سوریه، شرایط منطقه علیه عربستان و به نفع ایران چرخش نمود. عربستان با دخالت در لبنان و عراق و یمن سعی کردند ورق را برگردانند اما نتیجه معکوس داشت.
* منبع بی ثباتی های منطقه ایران نیست بلکه اشتباهات استراتژیک آمریکا و متحدینش در تجاوزات نظامی آمریکا به کشورهای منطقه خاورمیانه بوده است.
* آمریکایی که بعنوان قدرتمندترین ارتش جهان بعد از ۱۶ سال اشغال افغانستان، قادر به حل بحران این کشور نبوده است، چگونه میتواند سایر یحران های منطقه را حل کند.
هفت اقدام برای ایجاد صلح و ثبات و امنیت درمنطقه خاورمیانه کلیدی است:
اول: همکاری مشترک قدرتهای منطقه ای شامل ایران، عربستان، ترکیه، مصر و عراق،
دوم: همکاری مشترک پنج قدرت عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل،
سوم: نشست مشترک پنج قدرت جهانی و پنج قدرت منطقه برای توافق در مورد اصول مشترک حل بحرانهای منطقه،
چهارم: تعیین اصول مشترک حل بحرانها براساس: خواست اکثریت مردم، تشکیل حکومت فراگیر با مشارکت اکثریت و اقلیت، انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل.
پنجم: ایجاد سیستم همکاری و امنیت مشترک منطقه ای با حضور ایران، شش کشور عرب حاشیه خلیج فارس و عراق برای تامین امنیت و صلح و ثبات توسط خود کشورهای منطقه.
ششم: مقابله با استفاده از زور و صدور تروریسم به کشورها برای ساقط کردن دولتها همچون حکایت امروز سوریه. چالش ایران و آمریکا هم از زمانی آغاز شد که آمریکا وارد پروژه تغییر رژیم در ایران شد.
هفتم: عدم استفاده ابزاری از تروریسم برای صدور سلاح و نظامی کردن خاورمیانه توسط آمریکا. ترامپ در دیدار با امیر قطر گفت که کشورهای عربستان و امارات و قطر از تروریسم حمایت کرده، الان قول داده اند که نکنند و از ما اسلحه بخرند! این یک فاجعه در نرمهای بین المللی است.
* در مقایسه سیاست منطقه ای ایران با سایر قدرتهای منطقه مثل عربستان و ترکیه، سیاست های ایران عملگرا و واقعگرا تر است.
* اتهام اصلی علیه سیاست منطقه ای ایران در مورد “هژمونی و سلطه طلبی منطقه ای” است. من سی سال در سیستم حکومتی ایران کار کرده ام. من واقعا معتقدم اساس سیاست منطقه ای ایران دفاعی است و نه تهاجمی. ایرانی ها تجاوز هشت ساله عراق را به قصد تجزیه ایران تجربه کنند، ایرانی ها بکار گیری سلاحهای شیمایی توسط صدام و قربانی شدن دهها هزار نفر را لمس کردند، ایرانی ها چند دهه بیشترین فشارهای آمریکا را برای تغییر رژیم، جنگ سیاسی – نظامی – اطلاعاتی آمریکا را لمس کرده اند، ایرانی ها حضور نظامی آمریکا در سرتاسر مرزهایشان می بینند. آنها کشته شدن دانشمندان هسته ای خودشان در خیابانهای تهران را دیده اند و….لذا ایران مجبور است امنیت خود را فراتر از مرزهایش تامین کند درغیر اینصورت باید در تهران نشسته تا با دشمن در خاکش بجنگد.
*ایران تنها کشور منطقه است که در تامین امنیت خود، مستقل است و در ساخت عمده تجهیزات دفاعی، خودکفاست.
* من هیچگاه مدعی نیستم که وضع حقوق بشر در ایران ایده آل است منتهی به سه واقعیت باید توجه کرد:
اول: این که وضع حقوق بشر در ایران در مقایسه با همه کشورهای متحد آمریکا و اروپا به مراتب بهتر است. ایران انتخابات دارد و قانون اساسی دارد درحالیکه برخی از متحدین غرب در منطقه حتی قانون اساسی ندارند، حقوق بشر صفر است و همزمان متحد اصلی جهان غرب هم هستند. لذا مسئله غرب دموکراسی و حقوق بشر در منطقه نیست. چند سال پیش در یک سمیناری، در پاسخ به یک سئوالی که از یک عضو کنگره آمریکا کردم، اوگفت که در شصت سال گذشته ،”نفت” اساس سیاست و دین آمریکا در منطقه بوده است. من به ملتهای آمریکا و جهان غرب احترام میگذارم اما در مورد دولتها و حکومتهای غربی صحبت میکنم.
دوم: ایران در منطقه ای زندگی نمیکند که همسایه اش سوئیس و اطریش باشد بلکه در مرکز بدترین بحران های جهانی است، منطقه ای مملو از جنگ، تروریسم، جنگ فرقه ای و جنگ شهری.
سوم: جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود با انواع جنگ ها همچون جنگ نظامی، جنگ اقتصادی، جنگ سیاسی، جنگ اطلاعاتی و سایبری مواجه بوده است.
آیا در چنین وضعیتی میتوان توقع حقوق بشر ایده آل داشت؟
* اگر آمریکا به تعهدات برجامی خود بطور کامل عمل کند، میتواند توقع گفتگو در مورد سایر مسائل منطقه را داشته باشد در غیراینصورت خیر.
*بعد از پاکسازی سوریه از لوث وجود دهها تروریست اعزامی از دهها کشور خارجی، میتوان انتخابات آزاد برگزار کرد تا مردم سوریه خود در مورد آینده خود تصمیم بگیرند. آمریکا و عربستان چه حقی داشتند که بگویند “اسد باید برود”. این حق مردم سوریه است در مورد حکومت خود تصمیم بگیرند نه آمریکا.
* ایران از تحریمهای اقتصادی خسارت دیده و خواهد دید اما از پا درنیامده و در مقابل سیاست زور و مداخله آمریکا مقاومت خواهد کرد.
* ایران و ترکیه دو قدرت منطقه هستند که به یکدیگر نیاز دارند و با هم همکاری خواهند کرد و مشکل قابل توجهی در روابط دوجانبه نخواهند داشت.
*اگر پنج قدرت جهانی امضاء کننده برجام بتوانند برجام را منهای آمریکا اجراء کنند؛ ایران در برجام باقی خواهد ماند. اگر اروپا نتواند به تعهداتش عمل کند؛ برجام با روسیه و چین در غیاب آمریکا و اروپا ماندنی نخواهد بود.