مجاهدین، مارکسیسم و مارکسیست‌های ایرانی | لطف‌الله میثمی

Filed under مقاله

Cloudscapes

آموزش‌های مجاهدین سرشار از اصالت انسان حق‌طلب به‌جای اصالت ابزارِ دگماتیسم چپ بود. حنیف‌نژاد و بنیان‌گذاران در بستر تاریخ به‌جای تکامل ابزار تولید، تکامل انسان مکتب مبارز و مولد را مطرح می‌کردند. جمله معروف حنیف‌نژاد این بود که تاریخ کارخانه آدم‌سازی است. به هر حال شعار «نه به دگماتیسم چپ و نه به دگماتیسم راست بلکه اسلام راهنمای عمل» یکی از شعارهای سیاسی بود که اعضای مجاهدین با خود حمل می‌کردند. به نظر من آنچه در بیانیه تغییر ایدئولوژی در سال ۵۴ دنبال می‌شد نشئت ‌گرفته از اصالت ابزار بود که جریان زیر فشار امپریالیسم از طریق کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب‌های ۴۲، خرده‌بورژوازی سنتی در حال اضمحلال نامیده شد و آن خشونت‌ها و برادرکشی شکل گرفت.

مارکسیست‌ها تکامل مادی جهان را مطرح می‌کردند و این دو کتاب با قرائت حنیف‌نژاد جوابی بود به تکامل مادی جهان. یک عضو مجاهد با خواندن کتاب ذره بی‌انتها به این نتیجه می‌رسید که جهان با دو عنصر ماده و انرژی مشمول آنتروپی یا انحطاط انرژی یا افول خواهد شد. درصورتی‌که در تکامل سمت و سویی را می‌بینیم که جهت‌دار و رو به توسعه است. نتیجه گرفته می‌شد که اراده‌ای در پس این جهان هست که جهان را به‌سوی تکامل سمت‌دار و هدف‌دار می‌برد و به‌جای جهان دو عنصری مرکب از ماده – انرژی، جهان سه عنصری مرکب از ماده – انرژی – اراده مطرح می‌شد.

نفی استثمار انسان از انسان از ارکان ارزش‌های آموزشی مجاهدین بود. به این معنا که استثمار کننده ظالم و استثمار شده مظلوم تلقی می‌شد. در آموزش‌های جاری آن زمان و این زمان «با خدا»، مؤمن تلقی شده و «بی‌خدا»، کافر نامیده می‌شود. مسئله اساسیِ فلسفه و دین رایج آن زمان، «بود و نبود» یا «هستی و نیستی» بود. مجاهدین این معادله را به هم زدند و رابطه انسان با خدا و استثمار انسان از انسان و بهره‌کشی را مطرح کردند.

مجاهدین راه خدا و راه تکامل سمت‌دار را مطرح می‌کردند. حنیف‌نژاد می‌گفت ما صرفاً ضد امپریالیسم و ضد سلطنت نیستیم، بلکه این‌ها را مانع راه تکامل می‌دانیم. خط‌مشی اصلی ما رشد و گسترش تکامل به‌سوی خداوند است. در هر حال اگر این موانع هم از بین رفتند ما راه ایجابی خود را دنبال می‌کنیم و به دام ضدیت نمی‌افتیم. در همین راستا بود که قرآن را راهنمای عمل قرار داده بودند و تفاسیری از قرآن و شش جلد نهج‌البلاغه ارائه کردند.

مجاهدین مبارزه مسلحانه را از شرایط ویژه ایران استخراج کرده بودند؛ یعنی از کودتای ۲۸ مرداد، سرکوب قیام ۳۰ تیر و ۱۵ خرداد نتیجه گرفته بودند. به لحاظ جهانی هم الگوی چین، شوروی و امریکای لاتین را قبول نداشتند. بلکه تا حدی از انقلاب الجزایر و مبارزات فلسطین الهام گرفته بودند که مشابهت بیشتری با ایران داشت؛ آن هم نه از خط‌مشی آن‌ها بلکه از تجربیاتشان. آموزش‌های نظامی خودشان را هم در پایگاه فلسطین دیده بودند.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۲۱


اشتراک گذاری

     Balatarin

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /homepages/41/d939110942/htdocs/Nedayeazadinet/wp-includes/class-wp-comment-query.php on line 399