ندای آزادی: آنچه در ادامه میخوانید، مرویست به نظرات برخی از صاحبان قدرت و بطور اخص، نظرات باورمندان به اسلام فقاهتی درباره “حجاب”. از میان این صاحبان قدرتِ مطلقه، مرحوم آیت الله منتظری با ایستادن در کنار مردم از قدرت کنار گذاشته شد و به برخی از نظرات خود نقدهایی جدی وارد نمود. آزادهء دربند، میرحسین موسوی نیز که همچنان در حصر است و با توجه به مواضع عقلانی و روزآمد میرحسین، بر این باوریم که ایشان قطعا نقدهایی جدی به مطالب و اندیشه خود در دورهء سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی دارند. در این مرور، به زنده یاد مهندس بازرگان نیز اشارهء کوتاهی شده است. مسلما مهندس بازرگان نه از صاحبان قدرت بودند و نه باورمند به اسلام فقاهتی. و نهایتا برخی دیگر از افراد در این مرور کوتاه، در بازی قدرت مابین معممین، یا جام زهر نوشیدند، یا در انفجار کشته شدند و یا در استخر غرق!
مطالب زیر از کانال مدرسه آزاد فکری اقتباس شده است.
وقتی هاشمی رفسنجانی خواستار اردوی کار اجباری برای بدحجابها شد!
ما الان افرادی را می بینیم و هر قدر نصیحت می کنیم و از طریق تقوا می خواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز یک مقاومت های منفی هست و خانم هایی متاسفانه پس از هفت سال از انقلاب هنوز به این راضی اند که مقداری از مویشان بیرون باشد.
تا به حال با این طور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کرده ایم و هنوز هم بعضی از شهرهای بزرگ این بلیه را دارند و در بعضی مغازه ها این گونه مسائل ترویج می شود و در بعضی ادارات هنوز خوب مراعات نمی شود و این ها خطرناک است.
فکر می کنم که پس از هفت سال، تحمل ما هم تمام بشود، مردم حزب الله چند بار طغیان [کردند] و دیدید که در خیابان ها ریختند و از همین تریبون نماز جمعه وزیر کشور و دیگران خواهش کردند و به آن ها وعده دادیم که این ها خودشان آدم می شوند و باز می بینیم که مثل این که این ها یک مقدار احتیاج به خشونت دارند!
البته شورای عالی قضایی یک پیش نویس لایحه ای را تهیه کرده و ما قبلا به حزب الله وعده داده بودیم که عمل می کنیم و مقدماتش را فراهم کرده اند و همین روزها به مجلس می آید. این لایحه در نظر گرفته است که اردوگاه هایی در مناطقی در نظر بگیرند برای بازسازی خانم ها و آقایانی که دچار مرحله ای از فساد اخلاق هستند. (تکبیر نمازگزاران)
فکر شده که این ها نوعا آدم های مرفهی هستند که درد مشقت کار و این حرف ها را نچشیدهاند و با پولهای بادآوردهای که یا شوهرانشان دزدیده یا خودشان می دزدند یا به ارث رسیده و یا از چیزهای دیگر، دیگر این جوری به بار آمده اند و فکر شده که در هر منطقه ای یک اردوگاه برای اینها درست کنند و در آن اردوگاه وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق نیز در آن جا بگذارند.
[با] احکام دادگاه؛ یعنی همین طوری نیست که از خیابان بگیرند و به آن جا ببرند، کسانی که این جوری می کنند دادگاه های فوری می دهند و دادگاه ها این ها را محاکمه می کنند و اگر دیدند که مداومت بوده این ها را تحویل به اردوگاه می دهند، تعیین هم می کنند ۳ ماه، ۲ ماه، ۵ ماه، یک سال، دو هفته آن جا بماند درس بخوانند و کار هم بکنند، خرجشان را هم باید خودشان در آن جا بدهند.
چون این ها نوعا از قشر مرفه هستند…کسانی که این جور لباس ها را وارد می کنند و کسانی که به نحوی ویدئو و نوار وارد می کنند و می آورند همه توی این مجموعه خوابیده…
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵، ص۱۰
تصورشان این است که انقلاب برای حجاب است!
۱۳ اسفند ۵۷ امام خمینی در جمع صدها نفر از بانوان گفتند: «آنها که زنها را مىخواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانهاى فاسد قرار بدهند خیانتکارند. زنها نباید گول بخورند؛ زنها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود با سرِ باز و لخت! این مقام زن نیست؛ این عروسک بازى است نه زن. زن باید شجاع باشد؛ زن باید در مقدرات اساسى مملکت دخالت بکند. زن آدمساز است؛ زن مربى انسان است.»
ایشان همچنین دو روز بعد آن در ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ گفتند: «در وزارتخانههاى اسلامى نباید زنهاى لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند…»
شاید این تاکیدات بود که باعث شکلگیری تظاهراتی از سوی برخی زنان در تهران شد.
در مذاکرات شورای انقلاب به تاریخ ۱۷ اسفند ۵۷ گفتگوهایی درباره این مطلب رد و بدل شده است. علی رغم اینکه آیت الله طالقانی مخالف قانون حجاب عنوان میشود، به نظر میرسد این نسبت نه تنها صحیح نیست، بلکه ایشان این مواضع امام خمینی را میپسندند و میگویند: «از دیروز تا حالا زنها غوغا کردهاند! بدون حجاب [به ادارات] راه ندهید….سخنرانی فیضیه عالی بود!»
اما از سوی برخی این مطلب در تضاد با دیگر سخنان امام خمینی مخصوصاً سخنان پاریس تلقی میشد. به همین دلیل بنیصدر میگوید: «[امام خمینی] در مورد زنان گفتهاند بهتر است ولی در روزنامه نوشته باید حجاب داشته باشند. آقا گفتهاند زنان آزادند.» مرحوم مطهری این ادعا را انکار میکنند و میگویند: «نه کسی نگفته!» مطهری تاکید میکند که برای مقابله با بدحجابی نمیگوییم کتک بزنید.
بازرگان اما انتقادات صریحتری را مطرح میکند. او با اشاره به رفتن امام به قم و نبودن ایشان در تهران، میگوید: «یکی از اشکالات، رفتن آقا به قم است.» بازرگان ظاهراً با اشاره به روحانیون یا مذهبیهای قم میگوید: «آنها تصورشان این است که انقلاب برای حجاب است. اینها باید به تدریج باشد.»
بازرگان در پله بعدی، انتقاد صریحتری مطرح میکند و میگوید: «امام تا وقتی در اروپا بودند، چیزهای مترقی میگفتند… وضع آقا مثل شاه سابق شد. شاه نمیگفت سر شما را میبُرم. چیز خوب میگفت. آقا هم همینطور.»
سحابی نیز در همین راستا میگوید: «از یک سال اخیر دیدیم که زنها علاقهمند به اسلام شدند. با این حکم همه برمیگردند.»
در هر صورت سخنان بازرگان درباره اینکه تصور برخی این بوده که انقلاب بر حجاب است، نکته جالبی به نظر میرسد. حتی موسوی تبریزی از فعالان فعلی اصلاح طلب که در دهه شصت دادستان بود، سال ۶۲ طی مصاحبهای گفته بود: «آن خانم بیحجاب که با وضع بدی بیرون میآید عملاً مانند یک تابلویی است که یک کسی بردارد و روی آن بنویسد «مرگ بر انقلاب اسلامی» یعنی آن خانم بی حجاب و موهای سرش عین نوشته: مرگ بر انقلاب اسلامی است.» (روزنامه اطلاعات، ۸ فروردین ۱۳۶۲)
شهید بهشتی با قانون حجاب مخالف بود؟!
اسفند۹۶ علیرضا بهشتی از قول پدرش نقل کرد: «تفکر شهید بهشتی قطعاً با حجاب اجباری سازگاری نداشت.» او در مصاحبهای پس از نقل این جمله گفت: «در این زمینه چه برای برداشتن حجاب باشد و چه برای گذاشتن آن، اجبار جواب نمی دهد. با طبع انسان سازگار نیست و پیامبر هم این کار را نکرد. البته فرهنگ سازی، روشنگری و تبلیغ برای حجاب خوب است.» و مشی پدرش را نیز همینگونه معرفی کرد.
در ماه جاری نیز دختر شهید بهشتی در گفتگو با یکی از رسانهها گفته: «پدر، هیچگاه تحکم به داشتن حجاب و رعایت موازین شرعی نکردند، زیرا معتقد بودند اجبار در دین باعث دوری جوانان از مکتب پویای اسلام میشود. هنوز هم بدخواهان ایشان درصددند که از انتشار این افکار جلوگیری کنند.»
اما آیا چنین روایتی از شهید بهشتی صحیح است؟ در کتاب جاودانه تاریخ کلمات صریحی بهشتی دراینباره نقل شده که در ادامه عیناً آنها را ذکر میکنیم:
«برای اینکه بقیه انسانها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش انگیزه فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این آلودگیها پاک کنیم خود به خود مقداری از آزادیها گرفته میشود.
اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و پوشش شما ساده باشد، اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دل فریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگین و متین باشد، در خور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد.
خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید باز هم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویید خوب است ولی من دلم میخواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم، با آرایش تمام عیار در خیابان ظاهر شوم! در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم، شما میخواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت گوش نکردی عذابش دامن خودت را میگیرد؟
نخیر! در آنجا ما نهی از منکر میکنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستشان میگیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم.
تو ای خانم! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزهای هست که تو را وا میدارد به جای پوشش با کرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است میخواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچهها بیایی؟ آیا خودآگاه یا ناخودآگاه در اعماق روحت خودنمایی و میل به خودنمایی و نمایش دادن خویشتن در برابر دیدگان دیگران تو را به این گناه وا نمیدارد؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل یا هر چیز را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی این گونه بیرون بیایی باید به شما بگوییم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعیش تحمل نمیکند.» (پایان نقل قول)
منبع: جاودانه تاریخ، انتشارات روزنامه جمهوری اسلامی، ج۴، ص۱۹۴ تا ۱۹۸
تظاهرات نفرتبار و چندشانگیز! روزنامه جمهوری اسلامی در تیر ۵۹ تجمع بدحجابان را چگونه توصیف کرد؟
«هزار تن از زنان اشراف علیه اسلام تظاهرات کردند». این توصیفی است که روزنامه جمهوری در ۱۵ تیر ۱۳۵۹ درباره زنانِ مخالفِ قانونی شدن حجاب به کار برد.
مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی در آن زمان، میرحسین موسوی بود.
سرمقاله این روزنامه با عنوان «تلاش مذبوحانه» منتشر شد و در آن، تجمع این زنان، «نفرت بار» و «چندشانگیز» و «نمودار حماقت عظیم ضد انقلاب» عنوان شده بود.
در قسمت دیگر صفحه نخست این روزنامه گفته شده بود: «تظاهرکنندگان در سوگ ارزشهای شاهنشاهی سیاه پوشیده بودند.» و آنها را «میراثخواران فرهنگ آمریکایی» خوانده بود.
اما در صفحه ۶، این روزنامه با انتشار چهره برخی از این زنان، توصیفات جالبی را برای آنها استفاده کرد. مثلاً درباره تصویری گفته بود: «مانکنهای خیابانی در مقابل درب نخست وزیری به نمایش و تظاهر مد پرداختهاند.» یا در توصیف عکس دیگری گفته بود: «شیلی را به یاد بیاورید! فقط قابلمههایشان را با خود نیاوردهاند.»
زن دیگری با این عناوین توصیف شده: «نمونه مجسم غربزدگی و غربانگاری و بیخیالی و پوچاندیشی و شاهباوری» یا با تمسخر تعداد کم تجمعکنندگان نوشته شده: «گوشهای از تظاهرات میلیونیِ ضدحجاب!» و برخی از آنها را «عزاداران مرگ طاغوت» عنوان کرده بود. درباره عکس زن دیگری نوشته بود: «با خود میگوید پوشش اسلامی اجازه به نمایش گذاشتن میزان وابستگی را نمیدهد!»
گروه دیگری از زنان را اینگونه تحلیل کرده بود: «دیروز تهران شاهد تظاهرات زنانی بود که هر بینندهای را به اعجاب وامیداشت. تظاهرکنندگان که از قشر محروم و مستضعف! جامعه بودند بر علیه سرمایهداری وابسته! شعار میدادند. در نگاه دوم، امجدیه…قانون اساسی و بختیار تداعی میشد.»
این مطلب به یک صفحه محدود نشد. در صفحه بعدی این روزنامه نیز نوشته شده بود: «ارمغانهای رژیم کفر و وابستگی و فساد و ولنگاری آمدهاند تا تنها درد خود را به ملت بگویند…آیا ملت مسلمان در تظاهرات میلیونی خود پاسخ آنها را نگفته است؟»
همچنین درباره تصویر دیگری گفته شده بود: «این زن از آزادی چه میخواهد؟ و چه میفهمد؟ ذرهای از حمیت و معصومیت و پاکی خیل میلیونی زنان انقلابی را در او میبینید؟»
این روزنامه درباره انتشار این تصاویر گفته بود: «خواهر و برادر مسلمان! ما را ببخش که صفحه روزنامه را به ملوثاتی آلودهایم که تماشای آن هر انسان شریف و پاکی را که دلی در گرو انقلاب و اسلام و امام دارد، میآزارد…باشد که تو خواهر و برادر مسلمان بدانی که چه کسی و چگونه و برای چه توطئه میکند؟»
لا اکراه فی الدین!
چگونه دیدگاه منتظری درباره قانون حجاب تغییر کرد؟
اول انقلاب وقتی که تصمیم بر اجرای تدریجی قانون حجاب شد، تیر ۱۳۵۹ پله اول بود که این قانون را در ادارات الزامی میکرد. از جمله افرادی که نقش موثری در رسمیت پیدا کردن این قانون داشت، آیت الله منتظری بود که در سخنرانیهای عمومی، مردم را به مطالبه این امر دعوت کرد و مطابق نقل روزنامه کیهان در ۱۴ تیر ۱۳۵۹ صراحتاً گفت: «حجاب دستور خداست و باید اجرا شود.»
اما نظرات آقای منتظری بسیار تغییر میکرد. حتی درباره خودش گفته بود: «انا کل ساعه رجل!» (من هر ساعت، شخص جدیدی هستم!) که قبلاً نمونههای متعددی از این تغییرات را در کانال تلگرام مدرسه منتشر کردهایم، اما به هرحال یک نمونه از این تغییرات را میتوان در نگاه منتظری به قانون حجاب دانست.
از جمله اموری که معمولاً الزام حجاب با آن توجیه میشود، مساله «نهی از منکر» است که بعد از آنکه وظیفه مومنین انکار با قلب و تذکر زبانی دانسته شده، مرحله سوم، اجبار شخص گناهکار به ترک گناه یا انجام عمل واجب است. بسیاری از فقها اجبار در حد کتک زدن و…را از اختیارات عامه مردم خارج کردهاند، اما حکومت را مجاز به آن دانستهاند.
این مساله معمولاً با این سوال مواجه میشود که اگر چنین اختیاراتی تحت عنوان نهی از منکر وجود دارد، پس چگونه است که در قرآن گفته شده: لا اکراه فی الدین؟ برخی آیه را ناظر به یک امر تکوینی میدانند که عقیده، اساساً بر اساس اکراه به وجود نمیآید. (نک: درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، ۲ مهر ۱۳۹۳)
بعضی نیز میگویند آیه ناظر به یک امر اعتباری و تشریعی است و آن اینکه قبل از مسلمان شدن شخصی، نباید او را به احکام اسلامی ملزم کرد. (نک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۲۳۵) بنابراین بعد از مسلمان شدن و پذیرفتن اسلام، حق اکراه با ضوابط نهی از منکر، رسمیت پیدا میکند.
آیت الله منتظری در هر دو مطلب یعنی نهی از منکر و لا اکراه فی الدین، نظر متفاوتی پیدا کرد.
مثلاً او درباره معنای منکر گفت: «برخی معروف و منکر را در ردیف احکام واجب و حرام تصور کرده و گمان کردهاند که امر به معروف و نهی از منکر بیان احکام و الزام مردم به احکام است. معروف در جامعه باید به نحوی باشد که همه مردم خوب بودنش را بشناسند، لذا در جایی که حکم به این مرحله نرسیده، باید زمینه آشنایی و آگاهی مردم را فراهم کرد.» (اسلام دین فطرت، ص۶۴۳)
در شماره ۱۲۵ مجله چشم انداز ایران مذاکرات جالبی از منتظری با برخی از افراد منتشر شده است. در یک جلسه علمی، از منتظری سوال میشود: «اگر فرض کنیم مردم مسلمان، بخشی از احکامی که فقها فکر میکند جزو شرع است و واقعا هم هست را نخواهند در حکومت دینی اجرا شود، تکلیف حاکم اسلامی چیست؟»
آقای منتظری در جواب میگوید: «در این صورت هیچ کاری نمیتوان کرد، لا اکراه فی الدین…مثلا مردم گفتند ما نمیخواهیم زنانمان محجبه باشند، آیا با زور می شود حجاب را بر آنها تحمیل کنید؟ با زور نمیشود.»
سید صادق حقیقت از منتظری میپرسد: «پس نظر اکثریت را می توان ملاک اجرا، نه ملاک حق، قرار داد، هر چند غلط باشد؟» و او جواب میدهد: «بله، نظر اکثریت ملاک اجراست. اصلا غیر این نمیشود و حاکمیت زور دوام ندارد و دین هم با زور محقق نمیشود. دین بایستی با اختیار مردم باشد و حاکمیت هم باید در اختیار مردم و اکثریت مردم باشد.»
با این حال منتقدان این دیدگاه میگویند مرز و حد این مطلب چیست؟ نمیتوان با هر دیدگاهی که خلاف موازین اسلامی است ولی اکثریت جامعه با آن مشکلی ندارند، همراهی کرد.
این به آن در!
آیت الله خامنهای مهر ۹۱ به خراسان شمالی رفتند و بعد از استقبال مردم از ایشان، در جلسه با روحانیون گفتند: «بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند…خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست.»
رهبری از روحانیون و طلاب خواستند نهی از منکر آنها با زبان خوش باشد و نه با ایجاد نفرت. بر همین اساس تاکید کردند: «او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟ با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»
اما این مطالب به معنای بیاعتقادی آیت الله خامنهای به قانون حجاب نبود. درباره ماجرای دی۹۶ و دختران خیابان انقلاب، رهبری گفتند: «پولهاى زیادى خرج میکنند، فعّالیّت زیادى میکنند…براى اینکه بتوانند روى این نقطهى حسّاس، [یعنى] نقطهى هویّت مستقلّ فرهنگىِ زنِ مسلمان، اثرگذارى کنند…که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند… بعضىشان هم ممکن است پول بگیرند – حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم – و این روسرى را از سرشان بردارند یعنى مثلاً ما چه شدیم! نتیجهى همهى آن تلاش، خلاصه میشود در این نتیجهى کوچکِ حقیر. خب، تا اینجا مسئلهاى نیست…»
آیت الله خامنهای حساسیتشان را از افرادی عنوان کردند که از خواص جامعه هستند و از حجاب اجباری انتقاد میکنند. ایشان در این سخنرانی گفتند: «[میگویند] امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همهى زنها را نگفتند! حرف بیخود! ما بودیم آن وقت، ما خبر داریم؛ چطور اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحى که بهوسیلهى پهلوى و دنبالههاى پهلوى در کشور بهوجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همهى منکرات، امام همینجور محکم ایستاد.»
رهبری معتقدند حکومت در قبال حرام اجتماعی مسئولیت دارد. بر همین اساس با انتقاد از کسانی که گناه حجاب را با گناه غیبت مقایسه میکنند، گفتند: «آنچه انسان [از آن] رنج میبرد، این است که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر کسى در خانهى خودش در مقابل نامحرم روسرىاش را برداشت، ما او را تعقیب میکنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانهى خودش است، کار شخصى میکند.»
دی۹۷ برخی از فعالان فرهنگی حوزه حجاب با رهبری دیدار کردند. مطابق نقل روزنامه خراسان، امیرحسین بانکیپور که در این جلسه حاضر بوده میگوید: «در این دیدار رهبر انقلاب در بخشی از فرمایششان به این نکته اشاره کردند که این که حضرت امام از اول انقلاب رعایت حجاب را در جامعه به صورت قانون آوردند، از مصادیق این بیان بود که “آن چه پیر در خشت خام میبیند…”؛ ایشان گفتند خیلی وقتها حضرت امام دیدگاههایی داشتند که ما تعبداً میپذیرفتیم، ولی دلیلش را آن زمان متوجه نمیشدیم و بعدها زمان به ما نشان میداد که چقدر این کار، حسابشده بود.»
آقای بانکیپور در ادامه اینچنین نقل میکند: «بعضیها فکر میکنند که اگر مسئله الزام به رعایت حجاب در جامعه نباشد، کشور، خودش به یک تعادلی میرسد، آن هایی که تمایلی به حجاب ندارند، آن قسمتهایی را که میخواهند رعایت نمیکنند، آن هایی هم که مایل هستند رعایت میکنند. آقا نظرشان این نبود، میگفتند اگر این مسئله از ناحیه حضرت امام از همان اول محکم نشده بود، الان وضعیت کشور ما و سیمای ظاهری کشور ما حتی از کشوری مثل ترکیه، به مراتب بدتر بود.»
آقای زیبایینژاد نیز که در جلسه حاضر بودند میگویند: «اینکه حجاب نماد زن انقلابی است باعث می شود که هر کس انگیزه مقابله با انقلاب دارد، سراغ حجاب می رود و فردا اگر حاکمیت از بحث حجاب کوتاه آمد، به منزله شکست انقلاب قلمداد می شود و من این سخن را به رهبر معظم انقلاب عرض کردم. ایشان به بنده حاشیه زدند که گویا تصور کردید که ما حجاب را به امری نمادین تبدیل کردیم، در حالی که جریانات چپ، حجاب را به امری نمادین تبدیل کرده اند که شکست حجاب را به مثابه شکست انقلاب قلمداد کنند.»
در هر صورت آیت الله خامنهای معتقدند نباید از قانون حجاب کوتاه آمد. ایشان در ۲۵ مرداد۸۳ گفتند: «در مسألهی زن هم موضع شما تدافعی نیست؛ تهاجمی است. آنها اعتراضشان به ما این است که چرا زنهایتان حجاب دارند؛ چرا حجاب اجباری است. خود آنها هم بیحجابی را اجباری کردند؛ این به آن در!»
ما از حجاب مطلقاً یک قدم هم عقبنشینی نداریم
گزارش غیر رسمی از جلسه محرمانه آیت الله خامنهای با فعالان حوزه حجاب
دی ۹۷ خبر جلسه رهبری با برخی از فعالان فرهنگی در خصوص حجاب منتشر شد، اما متن آن به جز چند مصاحبه از اعضای حاضر در جلسه اطلاعرسانی نشد. با این حال سید محمدحسین دعایی که در این جلسه حاضر بوده، در نشست دیگری گفت: «به دفتر ایشان رفتم متن فرمایشات را پیاده کرده بودند و طبقه بندی آن خیلی محرمانه بود. گفتند می توانید از آن نکته برداری کنید، زرنگی کرده و دیدزنی کردم و تقریبا تمام مطالب را در ۴۳ نکته یادداشت کردم فقط یک مورد در آن هست که شاید صلاح نباشد رسانه ای شود، نکته ای است که حضرت آقا در مورد دولتی ها گفتند.»
این سخنان در برخی سایتها منتشر و حذف شد و اکنون از طریق Archive.org قابل دسترسی است. با این حال لینک و فایل پیدیاف از صفحه سایت منتشر کننده نیز آماده شده و برای علاقهمندان ارسال میشود.
آنچه در ادامه میآید دیدگاههایی است که در این گزارش غیر رسمی منتشر شده است:
آقای دعایی میگوید: در صحبتهای حضرت آقا این جمله و مضمونش ۸ مرتبه تکرار شد: «اعتقادم این است، مسئله حجاب و عفاف، مسئله بسیار مهمی است…» ایشان گفتند: ما میگوییم فیلمهایی که مروج حجاب است را درست کنید در حالی که گزارش جشنواره فجر را برای من آوردند، دیدم فیلمهایی مورد تشویق قرار گرفته است که ضد خانواده و ضد عفت است.»
دعایی میگوید: «رهبری ۴ بار تکرار کردند که در مساله حجاب عقبنشینی نکنید، اگر عقبنشینی کنید، حکم الهی نقض میشود.
رهبری گفتند: «حجاب و عفاف قهراً شکل برجستهای پیدا میکند و به شکل نماد درمیآید و اختیاری هم نیست.» این را دقیقاً در مقابل صحبتهای آقای زیبایینژاد بیان کردند که چرا حجاب را نماد کردهاید تا اگر ضربه بخورد، نظام ضربه بخورد؟»
نکته دیگر در این گزارش این است که رهبری گفتهاند: «نمیتوانیم این مساله را در اعداد مسائل دیگر قرار دهیم. بالاتر از آنهاست. من مساله را اینطور میفهمم.» مطابق این روایت، در اینجا یکی از خانمها در صحبتهایشان گفتند در مساله حجاب تردیدهایی ایجاد شده است. اما رهبری گفتهاند: «من قبول نمیکنم بعضی در مورد مساله حجاب دچار تردید شده باشند. جامعه زنان به طور وسیع از حجاب ابا ندارند.»
دعایی همچنین نقل میکند که برخی فعالان در این جلسه گفتهاند: «اگر جریان حجاب اختیاری اتفاق بیفتد، جریان جامعه به سمت انقلاب جنسی و تحولات میرود.»
ظاهراً این دیدگاه مورد تایید رهبری هم قرار گرفته و ایشان نیز بر «فعال بودن یک جریان مخالف نظام اسلامی و اسلام برای ایجاد فساد اخلاقی و فساد جنسی» تاکید کردهاند.
نکته مهم دیگر اینکه مطابق نقل این گزارش رهبری صراحتاً گفتهاند: «ما از حجاب مطلقاً یک قدم هم عقبنشینی نداریم…اگر حجاب به این شکل در کشور ما الزامی و قانونی وجود نداشته باشد، مطمئن باشید وضع حجاب در این کشور از همه کشورهای دیگه من جمله ترکیه بدتر خواهد شد.» در این نقل آمده: «رهبری معظم روی تبلیغ زنان برجسته محجبه تاکید داشتند…حضرت آقا [گفتند:] چرا نمیآیید فاجعهای را که رضاشاه آفرید برای مردم جا بیندازید؟»
همچنین آیت الله خامنهای گفتهاند: «ما سر کار آمدیم ببینیم حکم خدا چیست و به آن عمل کنیم. حالا در جامعه جوی ایجاد شده از حکم خدا عقبنشینی کنیم؟ ما باید رضای الهی را تعقیب کنیم…اگر امام رضوان الله علیه حجاب را اجباری نمیکردند، جوانان ما به جبهه نمیرفتند…این همه زن مومنه پشت جبهه نبود. این همه تلاش عظیم سیاسی که زنان ما انجام میدهند نبود. اینها از برکات آن دوراندیشی و قاطعیت امام راحل بود.»
منبع: مدرسه آزاد فکری